♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥

ساخت وبلاگ

امکانات وب

-->-->-->

كد موسيقي براي وبلاگ

-->-->-->


 سلام به شما کاربر گل

به دلیل بروز بعضی اتفاقات نیاز به ناظر فعال و خوب داریم برای خواندن شرایط لطفا به ادامه مطلب رجوع کنید

 

 

سلام اگه میخواید ناظر دل دونی چت شوید باید قوانین زیر را رعایت بکنید

1-حضور فعال در چت روم

2-داشتن شرایط واقعی یک ناظر(گرم کردن روم-تبلیغ-رابطه خوب با کاربرا و ...)

3-اطاعت از حرف مدیران ارشد

4-اوردن هر روز دو نفر فعال

5-جلوگیری از ایجاد دعوا و کل کل و شرایط دیگر را مدیران حاضر در چت روم مشخص میکنن ..برای ورود کلیک کنید

http://www.del2nichat.ir/

♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥...
ما را در سایت ♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥ دنبال می کنید

برچسب : ناظر شدن, نویسنده : ژنرال only بازدید : 1164 تاريخ : پنجشنبه 31 مرداد 1392 ساعت: 17:23

 چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره .

رنگ چشاش آبی بود .
رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ
وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم
مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه .
دوستش داشتم .
لباش همیشه سرخ بود .
مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه
وقتی می خندید و دندونای سفیدش بیرون می زد اونقدرمعصوم و دوست داشتنی می شد که اشک توی چشمام جمع میشد.
دوست داشتم فقط بهش نگاه کنم .
دیوونم کرده بود .
اونم دیوونه بود .

♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥...ادامه مطلب
ما را در سایت ♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥ دنبال می کنید

برچسب : عشق, نویسنده : ژنرال only بازدید : 1142 تاريخ : سه شنبه 29 مرداد 1392 ساعت: 11:55

امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! اگه دل به درددلم بدین قضیه دستگیرتون میشه

پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم ! به زمینو زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و خلاصه فریاد میزدم که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید

منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی نمیگفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقد بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت ! من گـــل نمیخـــرم ! چرا اینقد پر رویی! شماها کی میخواین یاد بگیرین مزاحم دیگران نشین و
دخترک ترسید و کمی عقب رفت! رنگش پریده بود ! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سوالو چند ثانیه بعد فهمیدم!


ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم، اومد جلو و با ترس گفت: آقا! من گل نمیفروشم! آدامس میفروشم! دوستم که اونورخیابونه گل میفروشه! این گل رو برای شما ازش گرفتم که اینقد ناراحت نباشین! اگه عصبانی بشین قلبتون درد میگیره و مثل بابای من میبرنتون بیمارستان، دخترتون گناه داره


دیگه نمیشنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته ی کوچولو چی میگه؟!

حالا علت سکوت ناگهانیمو فهمیده بودم! کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود، توان بیان رو ازم گرفته بود! و حالا با حرفاش داشت خورده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له میکرد!

یه صدایی در درونم ملتمسانه میگفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمیکنه!
اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!

تا اومدم چیزی بگم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد! اون حتی بهم آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پر قدرتی که بهم زد روی قلبمه! چه قدرتمند بود!

همیشه مواظب باشید با کی درگیر میشید! ممکنه خیلی قوی باشه و بد جور کتک بخورید که حتی نتونید دیگه به این سادگیا روبراه بشین

 

♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥...ادامه مطلب
ما را در سایت ♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥ دنبال می کنید

برچسب : عشق, نویسنده : ژنرال only بازدید : 1356 تاريخ : سه شنبه 29 مرداد 1392 ساعت: 11:52

 کنار خیابون ایستاده بود

تنها ، بدون چتر ، 
اشاره کرد مستقیم ...
جلوی پاش ترمز کردم ،
در عقب رو باز کرد و نشست ، 
آدمای تنها بهترین مسافرن برای یک راننده تنها ، 
- ممنون 

- خواهش می کنم ...

حواسم به برف پاک کنای ماشین بود که یکی در میون کار می کردن و قطره های بارون که درشت و محکم خودشون می کوبوندن به شیشه ماشین ، 
یک لحظه کوتاه کافی بود که همه چیز منو به هم بریزه ،

♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥...ادامه مطلب
ما را در سایت ♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥ دنبال می کنید

برچسب : عشق, نویسنده : ژنرال only بازدید : 1201 تاريخ : سه شنبه 29 مرداد 1392 ساعت: 12:01

 


باران کـه میبـارد……

دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود…..

راه می افـتم
... 


بـدون چـتـر

من بـغض می کنـم ….

آسمـان گـریـه

وای که چه دردی دارد

آری،دلتنگی را میگویم... ..

♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥...
ما را در سایت ♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥ دنبال می کنید

برچسب : عشق, نویسنده : ژنرال only بازدید : 979 تاريخ : سه شنبه 29 مرداد 1392 ساعت: 11:44

 

           

برگـَـــرد..

یادتـــــ ــ ـ را جا گذاشتــــ ـــ ـی..

 

نمی خواهم عُــمری به این امید باشَـــ ـــ ـم

 

 


که برای بُردنَش بر می گردی ..

♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥...
ما را در سایت ♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥ دنبال می کنید

برچسب : عشق, نویسنده : ژنرال only بازدید : 832 تاريخ : سه شنبه 29 مرداد 1392 ساعت: 11:41

 

 

دلــــم نـگرفتـــه از ایــن کــه خیانت کرده ای . . .

دلگیرم از تمام دوست داشتنهایی که گفتی..

ولی نداشتی...!!

♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥...
ما را در سایت ♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥ دنبال می کنید

برچسب : عشق, نویسنده : ژنرال only بازدید : 1022 تاريخ : سه شنبه 29 مرداد 1392 ساعت: 11:37

خدایـــــــــــــا . . .
چرا تا زنده ایم
روانمان را شـــــــــاد نمی کنی ؟ !
همیکنه مردیم . . .
شادروانمان می کنی ؟ !
.
.
.
باید خودم را ببرم خانه !
باید ببرم صورتش را بشویم

ببرم دراز بکشد

دلداریش بدهم ، که فکر نکند

بگویم نگران نباش ، میگذرد

باید خودم را ببرم بخوابد

“من” خسته است
!

♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥...ادامه مطلب
ما را در سایت ♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥ دنبال می کنید

برچسب : تکان دهنده, نویسنده : ژنرال only بازدید : 831 تاريخ : يکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت: 20:36

 سلام

یه سوال؟؟

جون من تا حالا تو چت رومی رفتی که همین که رسیدی بهت درجه ویژه و ارشدی بدن؟

ندادن؟

پس بهت پیشنهاد میکنم که بیای به این ادرس

اسمتو ثبت کن تا ببینی چی میگم

امتحانش مجانیه

پس رو لینک پایینی کلیک کن بیا تو و ببین چه خبرههههههههههههههه

 

http://www.del2nichat.ir/

 

 

♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥...
ما را در سایت ♥♚ ƊЄԼƻƝƖƇӇƛƬ ♚♥ دنبال می کنید

برچسب : دل دونی چت, نویسنده : ژنرال only بازدید : 1324 تاريخ : يکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت: 20:31